بهنام محمدی
  • شهر دست عراقی‌ها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا می‌شد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت می‌کردند. خودش را خاکی می‌کرد. موهایش را آشفته می‌کرد و گریه‌کنان می‌گشت خانه‌هایی را که پر از عراقی بود به‌خاطر می‌سپرد. عراقی‌ها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند.

  • مادر شهید بهنام محمدی، پسر بچه آفتاب سوخته ریز نقشی که قهرمان خرمشهر شد، می‌گوید: بهنام همیشه می‌گفت من شهید می‌شوم و بعد عراقی‌ها خرمشهر را می‌گیرند. همینطور هم شد. چند روز قبل از سقوط شهر شهید شد.